طراح و کارگردان مجموعه مستند ۱۰۰ قسمتی «ضد رؤیا» و کارگردان مستند «مدرسه و آشنایی با شهدا» در گفتگو با خبرنگار سینماپرس اظهار داشت: اظهر من الشمس است که حوزه کودک و نوجوان بسیار با اهمیت است و ما باید به این حوزه بسیار مهم توجه ویژه داشته باشیم.
وی سپس با بیان اینکه ما نیازمند تولیداتی هستیم که فرهنگ غنی خودمان را به کودکان بشناساند و وابسته به فرهنگ شرق و غرب نباشد تصریح کرد: ما داعیه دار این هستیم که فرهنگ قدیمی و مستقل و کهن مان را می شناسیم اما متأسفانه هیچ تلاشی برای اینکه این فرهنگ را به کودکان و نوجوانان خود بشناسانیم نداریم.
آسودگان در پاسخ به این پرسش که به عقیده شما دلیل این اهمال کاری و بی تفاوتی چیست متذکر شد: نگاه مدیریتی باعث این رخداد شده است. قطعاً سینماگران حوزه کودک و نوجوان آماده تولید در این حوزه هستند به شرطی که بسترهای لازم برایشان مهیا باشد. طبیعتاً سینما صنعتی بسیار گران است و یک سینماگر مانند یک نقاش نمی تواند به صورت مستقل کار کند. نگاه مدیران باعث ضعف اصلی ما در این حوزه شده است.
این هنرمند تأکید کرد: مدیران در این سال ها همواره شعارهای بسیار زیبایی برای تولید کار کودک و نوجوان داده اند و به خصوص در ایام جشنواره فیلم کودک و نوجوان حرف های زیبای زیادی از دهان آن ها شنیده شده است اما در واقعیت استقبالی از تولید این قبیل آثار ندارند و از سینماگران دغدغه مند حمایتی نمی کنند.
وی در همین راستابا بیان اینکه مدیران فرهنگی و سینمایی نیاز کودکان امروز را نمی شناسند ادامه داد: این اتفاق یکی دیگر از معضلاتی است که حوزه کودک و نوجوان با آن درگیر است. امروز دختر ۵ ساله من انیمیشن روز دنیا می بیند. فاصله انیمیشنی که او می بیند و ما برایش دانلود کرده ایم با آنچه مدیر فرهنگی و سینمایی از تولید کننده می خواهد بسیار زیاد است. بدیهی است که اگر اثری پایین تر و ضعیف تر از آن تولید شود کودک از آن استقبالی نمی کند.
آسودگان در پاسخ به این پرسش که به عقیده شما دلیل شکوفایی سینمای کودک و نوجوان در سال های ابتدایی پس از انقلاب اسلامی و به ویژه در دهه ۶۰ چه بوده و چرا دیگر ما نتواستیم شاهد سینمای کودکی با آن کیفیت و با آن میزان استقبال باشیم یادآور شد: دهه ۶۰ و ۷۰ به خاطر اقتضائات آن مقطع زمانی که رسانه فقط وابسته به تلویزیون و سینما بود و کسی به حوزه های دیگر رسانه ای دسترسی نداشت، سینما با استقبال زیادی روبرو می شد اما از دهه ۷۰ به بعد شکاف زیاد شد و با فراگیر شدن اینترنت اینقدر این شکاف گسترش پیدا کرد که سینمای کودک رسماً از دنیای کودکان و نوجوانان جا ماند.
این استاد دانشگاه خاطرنشان کرد: بدیهی است که مدیران فرهنگی و سینمایی باید بستر لازم را فراهم کنند تا آثاری برای کودکان و نوجوانان امروزی تولید شود که با ذائقه ایشان همخوانی داشته باشد. کسی که مدیر تصمیم گیرنده است چه در سینما باشد و چه در تلویزیون باید به روز تر و همراه تر با محصولاتی باشد که امروز کودکان امروزی از آن استفاده می کنند.
وی در همین راستا افزود: نگاه اشتباه مدیر و تولید کننده باعث شده تا بدون شناخت از نیازهای امروز کودکان و نوجوانان آثاری تولید شود که مورد نظر آن ها نیست. این فیلم ها معمولاً با شکست جدی در گیشه و... روبرو می شوند. متأسفانه مدیران همیشه درگیر روزمرگی های شان هستند و نگاه بلندمدت ندارند. آن ها تلاش نمی کنند که شکاف نسلی موجود را از بین ببرند؛ به علاوه کسی دیگر شجاعت این را ندارد که چه مدیر باشد و چه هنرمند برود سراغ سینمای کودک برود چون وجه صنعتی اش دیده نمی شود و این آثار فروش نمی رود.
آسودگان در پاسخ به این پرسش که آیا به عقیده شما مهمترین معضل امروز سینمای کودک و نوجوان در ساختار است یا محتوا؟ گفت: مشکل هم محتوایی است و هم ساختاری؛ ساختار و محتوا دو روی یک سکه هستند و ما هر طرف را ببازیم آن طرف را هم باختیم. در واقع اختلاف دیدگاه یک کودک با من هنرمند یا دیدگاه مدیر باعث اضمحلال سینمای کودک شده است.
وی در پایان این گفتگو اظهار داشت: کودک موسیقی و رنگ و شعر و رقص می خواهد و این نکته ای است که شاید مدیر آن را نخواهد. ممیزی در سینمای کودک رسماً حاصل یک نگاه اشتباه است چرا که مدیران فکر می کنند کودکان امروز هم بچه های دهه ۶۰ هستند که هر فیلمی را ببینند و با آن سرگرم شوند در صورتی که چنین نیست. بچه های امروز دیگر با آثار دهه ۶۰ارتباط نمی گیرند و ما نباید در آنجا بایستیم. بدیهی است که اگر ما در همان فضا بمانیم و همان نگاه را داشته باشیم میدان را می بازیم و دیگر کودکان مان هرگز به آثار وطنی اعتماد نمی کنند و تنها سراغ آثار خارجی می روند و این اتفاق برای ما تبعات منفی زیادی را به همراه دارد.
ارسال نظر